یادداشت های من

دوست دارم از روزمرگی ها و اتفاقات زندگی بنویسم...

یادداشت های من

دوست دارم از روزمرگی ها و اتفاقات زندگی بنویسم...

دروغ

7سالم بود.معلم سر کلاس دروغ مصلحتی رو توضیح داد و گفت بعضی وقتا میشه دروغ مصلحتی بگی تا یه شرایط سخت رو بگذرونی.اون روز بعد از ظهر وقتی مادرم ازم پرسید پولی رو که گذاشته بودم زیر طاقچه تو برداشتی گفتم نه من دست نزدم.اولین دروغ مصلحتیم رو گفتم.آخه اون روز هوس بستنی کرده بودم و رفتم با پول زیر طاقچه دوتا بستنی حصیری خردیم و خیلی خوش مزه بود.

16سالم شده بود تازه صورتم مو دراورده بود.تمرین می کردم مغرور باشم و فکر می کردم با این روش می تونم خیلی جاها کنار خیلی آدما بزرگ به نظر بیام و بقیه به من احترام بذارن.

ولی یه روز دوباره فهمیدم نه این غرورم نه چیز دیگه منو بالا می بره.

اونم روزی بود که توی مدرسه یکی از دوستامو زدم و دروغ گفتم که اون اول شروع کرده و دستمو که با شیشه بریده بودمش رو نشون ناظم دادم و گفتم با چاقو دستمو زده.آخه اون دوستم باباش چاقو ساز بود و همیشه چاقو های خوشگل میورد مدرسه و ناظم وقتی چاقو رو از کیفش در اورد اخراجش کرد.

24 سالم بود توی دانشگاه باید پایان نامه می دادم ولی اصلا وقت برای درست کردنش رو نداشتم واگر اینکارو نمی کردم تمام زحماتم و درس خوندنم توی اون دوسال و کنکور دادن از بین می رفت.شنیده بودم یکی از دانش جوها یه موضوعی برای پایان نامه داشته و چند وقتی روش کار کرده بوده ولی نتونسته بود ارائه کنه.من فقط باید روش یسری تغییرات انجام می دادم و توی جلسه دفاع وانمود می کردم که تسلط کاملی روی موضوع دارم.اینم با چندتا دروغ ساده قابل حل بود.

چندسالی گذشته بود دیگه دروغ گفتن خیلی برام عادی و راحت شده بود.

توی محل کار جایگاهم ارتقا پیدا کرده بود.

تا اینکه یه روزی دوستم پیشنهاد داد توی انتخابات شرکت کنم.به خودم گفتم چرا که نه؟مگه من چیم کمه.

این شد که توی انتخابات شرکت کردم و اونجا بود که خیلی از رقبام با دروغ های من از دور خارج شدن و من به عنوان نفر دوم انتخاب شدم و وارد حیطه مدیریت شدم.دیگه قدرت داشتم و خیلی ها زیر دستم بودن.یه نفس راحت کشیدم و لذت بردن از دنیارو شروع کردم.من مدیر بودم ولی خیلی به دروغ هام مدیون بودم.

  • محمدجواد کریمی

نظرات  (۱)

لایک
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی