یادداشت های من

دوست دارم از روزمرگی ها و اتفاقات زندگی بنویسم...

یادداشت های من

دوست دارم از روزمرگی ها و اتفاقات زندگی بنویسم...

مدیریت۲

همه ما خدمت گزار مردم هستیم و مملکت ما احتیاج به خدمت گزار دارد ؛ احتیاج دارد که اشخاص فهیم ، اشخاص فعال در این کشور خدمت بکنند .  خدا را در همه امور ، شما حاضر بدانید ، ما از اینجا خواهیم رفت ، هیچ شکی نیست ، من زودتر و شما هم بعداً می آیید ، این مسئله ای نیست . باید فکر این را بکنیم که حالا که رفتیم ، آن جا از ما می پرسند که شمایی که رییس جمهور بودید برای مردم چه کردید ؟ شمایی که وزیر بودید برای مردم چه کردید ؟  شمایی که وکیل بودید برای مردم چه کردید ؟ ملت را می پرسند  که شما برای اسلام چه کردید ؟ عمده این است که ما آن جا آبرو داشته باشیم .

کسانی که واقعاً دلشان برای اسلام و کشورشان می تپد ، متوجه این باشند که پست ، میزان نیست ، مقام میزان نیست رئیس دولت یا رئیس مجلس بودن میزان نیست ، این مقامات تمام می شود ؛ آنی که هست خدمت است . آدم متعهد در هر جا باشد ، اگر دید خدمتش خوب است آن جا ، بیشتر دل گرم است . یعنی هدف این باشد که خدمت بکند ، نه هدفش این باشد که مقام داشته باشد .

اگر همه وزارت خانه ها ، هر کسی که متصدی یک وزارتخانه است ، وزارت خانه خودش را بنا بر این بگذارد که اصلاح کند به نفع مردم ، به طوری که مردم وقتی که در آن وزارت خانه وارد می شوند با رضایت خاطر ، با اطمینان خاطر بیرون بیایند . اگر این طور بشود ، بلا اشکال مردم حاضرند . مردم ، مردم خوبی هستند . ما از مردم تشکر باید بکنیم ، ما همه مرهون آن ها هستیم . عمده این است که ما هم بتوانیم خدمت متقابل بکنیم . باید از مرحله لفظ و شعار بیرون برویم و به مرحله عمل برسیم ؛ یعنی هر وزیری در وزارت خانه خودش واقعاً بین خودش و خدا ، خودش را موظف بداند به این که آن پرسنل آن جا را ، هر کس در تحت نظر او هست ، آن ها را بسیج کند به این که با مردم رفتار خوب بکنند و با مردم رفتار سالم داشته باشند . آن هایی که درصدد این اند که برای کشور خدمت بکنند ، آن ها را دستشان را باز بگذارید خدمت بکنند. من هم دعاگوی شما هستم و امیدوارم که موفق باشید به این که برای خدا خدمت کنید ، برای اسلام خدمت کنید ، برای پیشبرد مقاصد اسلام و کشور خودتان خدمت بکنید .

رو الله موسوی خمینی


پی نوشت:این ها حرف های رهبر انقلاب پابرهنه ها و مستضعفین عالم است.سال های زیادی از دوران جنگ تحمیلی نگذشته چرا دور برویم.هنوز یادگاران راستین دفاع مقدس در لباس عزیز ارتش و سپاه ،حتی پشت میز و در مقام مدیریت دلشان برای انقلاب می تپد. هنوز هم حاج احمد متوسلیان هایی هستند که برای کم گذاشتن در خدمت رسانی به یک سرباز مدیر آن مجموعه را به شدت بازخواست کند.

اما الان طوری هست که بگوییم حتی نیمی از حرف های امام اجرایی می شود؟

الان طوری هست که بگوییم مدیران مجموعه ها به فکر مردم هستند؟

الان طوری هست که بگوییم فقط تعداد کمی از مدیران مجموعه ها حرف هایی رهبری را در کارهایشان مورد توجه قرار نمی دهند؟

طوری هست که بگوییم تعداد کمی از آنها به فکر مقام هستند؟

به سادگی می توان به این سوال ها جواب داد.اما سوال اصلی اینجاست که کشوری که در دفاع از ارزش های انقلابی اش یکپارچه با کل دنیا می جنگد و فداکاری هایی بی نظیر خلق می کند چگونه اجازه می دهد که ارزش های انقلابی اش به راحتی در خیابان ها،پشت میزها،در کلاس های درس،در مجلس شورای اسلامی اش و در خیلی چیزها و جاهای دیگر که ما از آنها به عنوان ارزش یاد می کنیم کشته شود؟

این سوال را باید از خانواده ها پرسید و از تک تک مردم که چگونه اجازه داده اند که چنین مدیرانی برای مجموعه ها تربیت شوند،چنین جوانان بی خیال نسبت به هرچیزی تربیت شوند.

ادامه این روند نتیجه خوبی را برای کشور دربر نخواهد داشت.شاید بهتر باشد در تربیت خودمان و کسانی که می توانیم به نحوی در تربیت و راهنمایی آنان تاثیر گذار باشیم تجدید نظر کنیم.

  • محمدجواد کریمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی